
در سوگ آتشنشانان قهرمان کشور
درپي حادثه دلخراش آتشسوزي ساختمان پلاسكو تهران، سی ام دیماه 1395، بسیاری از شاعران و نویسندگان اشعار و مطالبی در سوگ این عزیزان سروده و نوشته اند.مليحه خوشحال شاعره جوان فريماني نیز شعري در سوگ از دستدادن این قهرمانان كشور سروده است.
اندوه غریبی ست غروب دی ماه
خوابند فرشته ها به زیر آوار
در مرکز شهر کوه خاکی ست عظیم
هر گوشه ی کوچه های سردش غمبار
در حال و هوای ازدحام و امداد
رویای قشنگ دختری تیره وتار
فریاد غمش میان تلی از خاک
در چهره ی او نمانده آرام و قرار
با اشک میان هق هقش می گوید
برخیز و بگو که زنده ای…! در آوار
آن سوتر از او نشسته مردی غمگین
دارد به لبش زمزمه های بسیار
با اسم رفیق میگزد لبها را
می گرید و این جمله مرتب تکرار:
این هفته قرار خواستگاری داری
برگرد…بمان ! نرو…کجایی !؟همکار…
انتهای پیام..
زلال دستهای مهربانت، راز آرامش لحظههایی است که شعلهورند و عصیانگر، اگر نباشی. میروی و تمام رودهای جهان، به قامت تو اقتدا میکنند. بزرگمرد؛ راز فداکاریت، دهانبهدهان میچرخد. شهر به تو میبالد. با آرزوی صبر برای خانوادههای آتشنشانان ایثارگر و نجات جاماندگان زیر آوار.
تعداد بازدید: 927
ارسال نظر